مهمانی

ساخت وبلاگ
حسابی،کوفته ام .. به انفولانزا مبتلا شدم .. چند روزه تو خونه خوابیدم و البته یکی دو بار،با ماشین بیرون رفتم ..خودم رو به پارک می رسونمگردنم درد می،کنه و ستون فقراتم ولی،قدم میزنم تا از،رخوت در بیام . گذشته رو به یاد مبارم .. سالها فقط اسمت تو شناسنامه کسی باشه .. و تنها باشی.. سالها کنارش،تنها بودم و نه تنها درک نشدم .. تحقیر و له شدم. برای هر فعالیتی جواب رد می،شتیدم و برای اجابت کوجکترین خواسته ای باید منت می کشیدم .. هنوز اصرار داره برگزدم ... بهش گفتم نمی خوام نازکنم با بهت دروغ بگم .. ازدواج ما از اول هم اشتباه بودو تو تمام تلاشت رو کردی،که روشنی ،نور و شوق وجودم رو خاموش کتی و موفق شدی حالا دیگه برو سراغ زندگیت.... چیزی که قضیه رو اسون کرده اینه که من،سالهاست تنهام اون موقع با داشتن همسر،الان بی همسر،..پس،سخت نیست ..اغلب مردها،جذب نور ، روشنی و گرمای وجود یه زن میشن ولی میان گه خاموشش،کنند .. دنبال حفظ اون روشنی و تقویتش نیستند.. مهمانی...
ما را در سایت مهمانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : janshifteh بازدید : 33 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1402 ساعت: 22:42